دنیای دانش وب سایتی پر از اخبار تازه و مطالب در تمام حوز ه های دانش
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مخزن خارجی شاتل فضاییاز ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مخزن خارجی شاتل فضایی (به انگلیسی: ET: External Tank) محل نگهداری سوخت هیدروژن و اکسیدکنندهٔ[واژهنامه ۱] اکسیژن مایع فشرده مورد نیاز موتور اصلی شاتل فضایی هنگام پرتاب و عبور از جو زمین است. مخزن خارجی از سه بخش مخزن هیدروژن مایع، مخزن میانی و مخزن اکسیژن مایع تشکیل شدهاست. پس از خاموش شدن موتورهای شاتل، این مخزن از مدارگرد جدا و وارد هواکره میشود و باقیماندههای آن در اقیانوس میافتند، ولی برای استفادهٔ دوباره بازیابی و تعمیر نمیشوند. از این مخزن همچنین به عنوان شالودهٔ اصلی سیستم شاتل هنگام پرتاب استفاده میشود، به طوری که مدارگرد و موشکهای پیشرانه سوخت جامد در روی آن سوار و از طریق آن به یکدیگر متصل میشوند. برای جلوگیری از داغ شدن و خرابی مخزن در طول عبور از جو لایه محافظی از کف روی آن پوشانیده شدهاست. رنگ نارنجی آن هم به دلیل همین لایهٔ محافظ است.[۱] سه موتور اصلی مدارگرد هنگام پرتاب و عبور از جو، حدود ۱۰۴ تُن هیدروژن را در حدود ۸٫۵ دقیقه مصرف میکنند، که این میزان سوخت و مادهٔ اکسیدکنندهٔ آن همگی در مخزن خارجی قرار گرفتهاند. این مخزنها تا زمان استفاده از شاتل فضایی (ماموریت استیاس-۱۳۵) یکی از بخشهای پروژه شاتلهای فضایی بودند و پس از بازنشستگی شاتلها، استفاده از آنها نیز پایان یافت.[۲] محتویاتنسخههادر طول سالهای متمادی، ناسا بر روی کاهش وزن ایتی[واژهنامه ۲] بسیار کار کرده است. هر پوند کاهش وزن از مخزن خارجی، همان میزان توانایی جابهجایی به فضای انبار شاتل[واژهنامه ۳] میافزاید. مخزن با وزن استاندارد، مخزن سبک و مخزن بسیار سبک انواع مختلفی از این مخزن هستند که به طور پیوسته و بر حسب نیاز تولید شدهاند.[۳] مخزنهای با وزن استانداردمخزن خارجی اصلی به صورت غیر رسمی به مخزن با وزن استاندارد[واژهنامه ۴] معروف بود. برای دو مخزن نخستین مورد استفاده در استیاس-۱ و استیاس-۲، به منظور جلوگیری از تابش نور فرابنفش به مخزن در زمان ایستادن آن در سکو، از رنگ سفید استفاده شد.[۴] از آنجا که کاهش وزن در اولویت اول لاکهید مارتین بود، آنها از استیاس-۳ به بعد این مخزنها را رنگ نکردند و همین باعث کاهش ۲۷۲ کیلوگرم (۶۰۰ پوند) از وزن شد. [۵] از استیاس-۴ به بعد لولهٔ ضد فوران[واژهنامه ۵] نیز از مخزن کنار گذاشته شد، تا باز هم وزن این مخازن کاهش یابد. این خط در کنار خط انتقال اکسیژن مایع بود و راهی برای به جریان در آمدن اکسیژن مایع به وجود میآورد. این کار از جمع شدن گاز اکسیژن، هنگام پر کردن مخزن اکسیژن مایع جلوگیری میکرد. پس از بررسی دادههای مربوط به پر کردن مخزن با مواد سوختی و آزمایشهایی که روی زمین انجام شد، این لولهٔ اضافی از سیستم مخزن خارجی حذف شد. طول و قطر بدون تغییر باقی ماند. آخرین مخزن استاندارد، در پرواز استیاس-۷ با وزنی بالغ بر ۳۵٬۰۰۰ کیلوگرم (۷۷٬۰۰۰پوند) استفاده شد.[۶] مخزن سبکاز ابتدای ماموریت استیاس-۶ مخزن سبک (الدبلیوتی) [واژهنامه ۶] معرفی شد. این مخزن برای بیشتر ماموریتهای فضایی شاتلها استفاده شد، که آخرین بار آن در ماموریت بی سرانجام استیاس-۱۰۷ بود. این ماموریت به نابودی مدارگرد کلمبیا انجامید. وزن این نوع مخزنها نابرابر و در حدود ۳۰٬۰۰۰ کیلوگرم (۶۶٬۰۰۰پوند) بود.[۶] کاهش وزن با حذف تعدادی از حلقهها و نگهدارندهها [واژهنامه ۷] همراه بود، که در طول مخزن هیدروژن مایع برای استحکام بیشتر استفاده میشدند. همچنین از آلیاژ های جدیدتری برای بخشهای گوناگون مخزن استفاده شد، تا ضخامت نقاط مختلف آن را کاهش دهند. در عین حال استفاده از آلیاژ مناسبتری از تیتانیوم برای بستها، سبب کاهش وزن و در عین حال مستحکمتر شدن رابطهای میان مخزن خارجی و موشکهای پیشرانه سوخت جامد شد.[۷] مخزن بسیار سبکپس از ماموریت استیاس-۹۱ نوع جدیدی از این مخزن به نام مخزن بسیار سبک [واژهنامه ۸] ارائه شد، که وزن آن ۷٬۵۰۰ پوند (۳٬۴۰۰ کیلوگرم)کمتر از تولیدات قبلی بود.[۲][۷] این کاهش وزن با انجام طراحی جدید با ولدالیت، آلیاژی از آلمینیوم و لیتیوم (آلیاژ ۲۱۹۵) انجام شده است. این آلیاژ ۳۰٪ محکمتر و ۵٪ تراکم کمتری نسبت به مدلهای قبلی داشت. هر کیلو کاهش وزن از ایتی تقریبا باعث ایجاد همان میزان فضای خالی در انبار مدارگرد میشود. مخزن بسیار سبک در تمامی ماموریتهای شاتلهای فضایی از استیاس-۹۱ به بعد جز (استیاس-۱۰۷ و استیاس-۹۹) استفاده شده است.[۸] ساختارمخزن خارجی، بزرگترین و سنگینتر قسمت شاتل است. این مخزن از سه تکهٔ به هم پیوسته تشکیل شدهاست، مخزن اکسیژن مایع[واژهنامه ۹] که در بالا، مخزن میانی[واژهنامه ۱۰] که تجهیزات الکترونیکی، الکتریکی و کنترلی در آن جاسازی شدهاند و مخزن هیدروژن مایع[واژهنامه ۱۱] در پایین. ایتی طولی بالغ بر ۱۵۳٫۸ پا (۴۶٫۹ متر) دارد و قطر آن ۲۷٫۶ پا (۸٫۴ متر) است.[۹] وزن خالی آن از ۶۶٬۰۰۰ پوند (۳۰٬۰۰۰کیلوگرم) تا ۷۷٬۰۰۰ پوند (۳۵٬۰۰۰کیلوگرم) است. مخزنهای اولیه فقط از یک نوع آلیاژ آلمینیوم (آلیاژ ۲۲۱۹) تولید شده بودند. پس از ماموریت استیاس-۹۱ نوع جدیدی از این مخزن به نام مخزن بسیار سبک ارائه شد، که وزن آن ۷٬۵۰۰ پوند (۳٬۴۰۰ کیلوگرم)کمتر از تولیدات قبلی بود.[۲][۷] مخزن خارجی از سه نقطه به مدارگرد متصل است، یکی در بالای مدارگرد و دو تا در پایین آن. در جای چفت شدن پایین، دریچههایی[واژهنامه ۱۲] وجود دارد که برای انتقال مواد سوختی استفاده میشوند. سیمهای رابط مدارگرد و موشکهای پیشرانه سوخت جامد نیز از این دریچهها عبور میکنند. بدنه این مخزن از مواد مقاوم در برابر حرارت پوشانده شده است.[۱۰][۱۱] مخزن اکسیژن مایعاین مخزن از حلقههای آلیاژی آلومینیوم، که با یکدیگر به وسیلهٔ همجوشی متصل شدهاند، تشکیل شده است. این سیستم با فشار ۲۰ پوند بر اینچ مربع (۱۴۰ kPa) تا ۲۲ پوند بر اینچ مربع (۱۵۰ kPa) کار میکند. در مخزن از ابزارهای ضد تکانش و ضد هم خودن برای جلوگیری از رسوب یا بخار شدن اکسیژن مایع استفاده شده است. این مخزن با لولهای به قطر ۱۷ اینچ (۴۳ cm) به مخزن میانی [واژهنامه ۱۰] متصل است. این لوله پس از گذر از مخزن میانی از طریق دریچه خروجی پایین به مدارگرد وصل شده و اکسیژن مایع را به مداگرد میرساند. لولهٔ مورد نظر توانایی عبور دادن ۲٬۷۸۷ پوند (۱٬۲۶۴ کیلوگرم) اکسیژن مایع در ثانیه را هنگامی که موتورهای اصلی در بالاترین سطح کارایی هستند، دارد. نوک دولایهٔ این مخزن گرمای اضافی و لختی را کاهش میدهد. در این قسمت تا استیاس-۹ سیستم اطلاعات هوا[واژهنامه ۱۳] برای پرتاب قرار داشت. در عین حال مخزن اکسیژن به خاطر داشتن نوک تیز، برقگیر سیستم شاتل فضایی نیز میباشد. حجم این مخزن حدود ۱۹٬۵۶۳ فوت مکعب (۵۵۴٫۰ m۳) است. قطر آن ۳۳۱ اینچ (۸٫۴ متر)، طول آن ۵۹۲ اینچ (۱۵٫۰ متر) و وزن خالی آن ۱۲٬۰۰۰ پوند (۵٬۴۰۰ کیلوگرم) است.[۱۲] مخزن میانیمخزن میانی یک ساختار استوانهای است، که بیشتر آن از آلیاژ آلمینیوم و فولاد ساخته شده است. این مخزن از پوسته، میلههای محکمکننده و صفحههای ماشینی از آلیاژ آلومینیوم و به صورت همپیوسته تشکیل شده است. در بالا و پایین این مخزن رزوههایی[واژهنامه ۱۴] وجود دارد، که برای اتصال آن به دو مخزن هیدروژن و اکسیژن مایع استفاده میشوند. این مخزن حاوی تمامی تجهیزات کنترلی ایتی و همچنین دارای دریچهای برای خارج کردن بخارهای هیدروژن و گازهای سمی (در صورت وجود)، به خارج، در حین انجام عملیات روی زمین است. این مخزن پیش از پرتاب از هوا خالی میشود. همچنین برای حفظ تعادل، تکیهگاهی در داخل آن تعبیه شده است. برای وصل شدن موشکهای پیشرانه سوحت جامد گیرههایی روی بدنهٔ آن نصب شدهاند. طول مخزن میانی ۲۷۰ اینچ (۶٫۹ متر)، قطر آن ۳۳۱ اینچ (۸٫۴ متر) و وزن خالی آن ۱۲٬۱۰۰ پوند (۵٬۵۰۰ کیلوگرم) میباشد.[۱۳] این مخزن با بازویی به همین نام روی سکوی پرتاب ۳۹ آ برای انجام تعمیرات یا تغییرات قبل از پرواز، در دسترس قرار میگیرد.[۱۴] مخزن هیدروژن مایعمخزن هیدروژن مایع از حلقههای آلمینیومی که با همجوشی، به هم متصل هستند، ساخته شده است. تعداد این حلقهها پنج است و پس از آن در قسمت پایین مخزن به یک قبه ختم میشود. فشار موجود در این مخزن حدود ۲۰ پوند بر اینچ مربع (۱۴۰ kPa) میباشد. در آن سیستمهای ضد تکانه و سیستم سیفون مانندی برای عبور دادن هیدروژن مایع به دریچههای پایین مخزن و سپس لولهٔ انتقال به مدارگرد، جاسازی شده است. سرعت انتقال سوخت حدود ۴۶۵ پوند (۲۱۱ کیلوگرم) در ثانیه میباشد.[۱۵] بالای این مخزن، نگهدارنده مدارگرد بالایی قرار دارد. در پایین آن ۲ گیرهٔ توپی شکل نگهدارندهٔ مدارگرد قرار دارند. در این قسمت موشکهای پیشرانهٔ سوخت جامد نیز نصب میشوند. قطر این مخزن ۳۳۱ متر (۱٬۰۸۶ ft)، و طول آن۱٬۱۶۰ متر (۳٬۸۱۰ ft) است. حجم کلی آن ۵۳٬۵۱۸ فوت مکعب (۱٬۵۱۵٫۵ m۳) و وزنی در حدود ۲۹٬۰۰۰ پوند (۱۳٬۰۰۰ کیلوگرم) هنگام خالی بودن دارد.[۱۶][۲] سیستم محافظ حرارتیسامانهٔ محافظ حرارتی یک روکش کفی مانند است. دلیل وجود آن جلوگیری از ذوب شدن گیرههای فلزی رابط مخزن خارجی با دیگر اجزای شاتل و بالا رفتن فشار داخل مخزن هیدروژن مایع بر اثر افزایش دما است. کف مورد استفاده نوعی پلییورتان میباشد که از پنج عنصر، ایزواکتان پلیمری، بازدارندهٔ شعله، مادَهٔ فعال سطحی، عامل دمنده و کاتالیزگر تشکیل شده است. کار مادَهٔ سطحی، گرفتن زبریهای سطح و به وجود آوردن بستر مناسب برای تشکیل سلولهای کف است. عامل دمندهٔ اچسیافسی ۱۴۱-ب [واژهنامه ۱۵] در تولید حبابهای کف نقش اصلی را دارد. بیشتر عملیات پاشیدن کف روی بدنه توسط رایانه هدایت میشود. زیرا باید از ضخامت و وزن دقیق اطمینان حاصل شود. این لایهٔ عایق حرارت وزنی بالغ بر ۴٬۸۲۳ پوند (۲٬۱۸۸ کیلوگرم) دارد.[۱۷][۱۸] سختافزارهای بهکارگرفتهشدهاین قسمت شامل تمامی شیرهای باز و بسته کردن، سیستمهای هشداردهنده میشود. وزن آنها حدود ۹٬۱۰۰ پوند (۴٬۱۰۰ کیلوگرم) میباشد. هر منبع سوخت (اکسیژن و هیدروژن) دارای دو شیر است. شیر اصلی برای پر کردن و شیر اطمینان در بالای مخزن میباشد. فشار فضای خالی [واژهنامه ۱۶] در مخزن اکسیژن مایع ۲۵ پوند بر اینچ مربع (۱۷۰ kPa) و در مخزن هیدروژن مایع ۳۸ پوند بر اینچ مربع (۲۶۰ kPa) میرسد. مخزن اکسیژن مایع دارای یک دریچهٔ جدا در بالای خود میباشد، که در زمان جدا شدن مخزن خارجی از مدارگرد باز شده و با نیرویی که وارد میکند، باعث مانور آسانتر برای مدارگرد و جداسازی آسانتر مخزن خارجی از آن میشود.[۱۹] هشت حسگر سنجش سوخت و اکسیدکننده وجود دارند، که چهار حسگر سوخت برای هیدروژن مایع و چهار حسگر باقیمانده برای اکسیدکننده استفاده میشوند. حسگرهای هیدروژن مایع در پایین مخزن قرار گرفتهاند. حسگرهای اکسیدکننده در مسیر اصلی ورود اکسیژن مایع به مدارگرد تعبیه شدهاند. هنگام سوزاندن هیدروژن در سه موتور اصلی مدارگرد، رایانههای کلی مدارگرد در هر لحظه وزن شاتل را برای یافتن میزان سوخت سوزانده شده، اندازهگیری میکنند. معمولا موتورهای اصلی، در زمان رسیدن به وزن معینی خاموش میشوند، البته اگر هر یک از حسگرهای سوخت یا اکسیدکننده خشک شوند، موتورها به صورت خودکار از کار میافتند. با توجه به محل قرار گرفتن حسگرهای اکسیدکننده، این امکان برای مدارگرد وجود دارد که اکسیدکننده را تا آخر مصرف کند. علت این است که قبل از اینکه پمپ اکسیژن خشک شود، باید موتورهای مدارگرد خاموش شوند. بدین منظور همیشه مقداری بیش از نیاز از هیدروژن مایع حدود ۱٬۱۰۰ پوند (۵۰۰ کیلوگرم) بارگیری میشود تا حسگر سوخت باعث خاموش شدن موتور نشود. خاموش شدن موتور در حالتی که هنوز اکسیژن مایع در آن قرار دارد، باعث صدمات و فرسایش قطعات مختلف آن میشود.[۲۰] صفحههای دریچه بر روی مخزن خارجی به صفحههای همانند خود روی مدارگرد متصل میشوند. این کار به قرار گرفتن دریچهها در برابر یکدیگر کمک میکند. پنج دریچه برای انتقال سوخت به مدارگرد موجود هستند که ۲ تای آنها مربوط به اکسیژن و سهتای دیگر مربوط به هیدروژن میباشند. از دو دریچهٔ اکسیژن یکی برای اکسیژن مایع و دیگری برای گاز است. از دریچههای هیدروژن نیز دو تا مربوط به هیدروژن مایع و یکی مربوط به گاز است. در عین حال دو دریچهٔ دیگر هم برای عبور سیمهای برق به مخزن اصلی و موشکهای سوخت جامد و آوردن اطلاعات مورد نیاز از این دو مدارگرد بر روی بدنهٔ مخزن اصلی ایجاد شده اند.[۱۹] هنگامی که شاتل روی سکوی پرتاب قرار دارد، بر روی مخزن اکسیژن مایع یک در پوش محافظ قرار دارد، که تا دو دقیقه قبل از پرتاب در جای خود ثابت است. این درپوش به منظور جمعآوری بخارهای اکسیژن موجود در محل برای جلوگیری از یخ زدن مخزن اصلی انجام میگیرد. [۱۹] دیگر امکاناتبر روی دیوارهٔ کناری مخزن لولهای[واژهنامه ۱۷] از مخزن اکسیژن مایع به پایین قرار داده شده است، که از در پایین به وسیلهٔ دریچهای به مدارگرد متصل میشود. وظیفهٔ این لوله انتقال اکسیژن مایع به موتورهای اصلی مدارگرد است. با توجه به اینکه مخزن خارجی در حین پر شدن و پرواز منقبض و منبسط میشود، لازم است این لوله نیز همراه مخزن جابهجا شود، که برای اینکار روی مخزن بستهایی با قابلیت جابهجایی محدود تعبیه شدهاند. [۲۱] کاربردهای دیگربا توجه به اینکه، این مخزنها برای استفادهٔ دوباره بازیافت نمیشوند، شرکتهایی به ناسا این پیشنهاد را دادهاند، که این مخازن را به کرهٔ ماه منتقل کرده و از آنها به عنوان یک آزمایشگاه یا پایگاه فضایی استفاده کنند.طرح دیگر، با توجه به اینکه جسمی با این وزن و حجم تقریبا از جو خارج شده و انرژی زیادی که برای این کار صرف میشود، ارایه شد، این بود که از این مخازن در ساخت ایستگاه فضایی استفاده شود. البته این طرحها تا کنون عملی نشدهاند. [۲۲][۲۳] در حال حاضر ناسا دو عدد از مخزنهای بازمانده از ماموریتهای قبلی را برای انجام آزمایشهای موشکهای جایگزین شاتلها در مرکز میچود نگه داشته است. [۲۴] رنگرزیاز ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رنگرزی یا صبّاغی به فرایندی گفته میشود که در طی آن کالای نساجی[تعریف ۱] مثل الیاف،[پ ۱] نخ،[پ ۲] پارچه[پ ۳] و یا پوشاک[پ ۴] در محلولی که شامل مواد رنگزا[تعریف ۲][پ ۵] و مواد شیمیایی میباشد، رنگآمیزی گردد و مولکولهای رنگ، با دوامی نسبی با مولکولهای کالای نساجی، پیوند محکمی برقرار نمایند. به عبارت دیگر رنگرزی مهارتیاست که طی آن مادهٔ رنگزا در درجهٔ حرارت هدایت شده و زمان مشخص، داخل الیاف و یا کالای منسوج (بافته شده) نفوذ کرده و آن را رنگ میکند. در رنگرزی، مادهٔ رنگزا به طور کلی، به همه مواد طبیعی و یا شیمیایی که قابلیت رنگرزی الیاف و یا منسوجات را دارند اطلاق میشود. رنگ کالای رنگرزی شده نباید به آسانی در اثر شستشو و یا در برابر نور از بین برود. رنگرزی و چاپ دو روش رنگ کردن پارچه هستند که البته تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. رنگرزی سنتی و رنگرزی صنعتی دو روش متداول رنگرزی میباشند. کاربری رنگرزی سنتی با نوین شدن صنعت نساجی، رفته رفته کاهش پیدا کردهاست.[۱][۲][۳] از نقاشیهای روی دیوارههای مقبرهها چنین استنتاج میشود که از بیش از ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مصریها حصیرهای رنگی میساختهاند. رنگرزی در ایران سابقهٔ کهنی دارد. کارگاه قالیبافی شاهان هخامنشی در شهر سارد و نوشتههایی دربارهٔ قالی ارغوانی رنگ، روی آرامگاه کوروش گواه این مدعا میباشد.[۴] در فرایند رنگرزی چهار عامل نقش اصلی را بازی میکنند که عبارتند از: مواد رنگزا، کالای رنگرزی، مواد شیمیایی کمکی و ماشینهای رنگرزی. مواد رنگزایی که در رنگرزی استفاده میشوند ممکن است منبع طبیعی یا مصنوعی داشته باشند. رنگرزی یا چاپ کلاقهای، گرهای و کاتازوم سه سبک مختلف رنگرزی از لحاظ نحوهٔ ایجاد نقوش گوناگون برروی پارچه، میباشند.[۵] در رنگرزی سنتی ابزاری نظیر ظرف (پاتیل)، دماسنج، همزن و ظروف شیشهای مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین نمکهای فلزی مثل انواع زاج، مواد قلیایی مثل آمونیاک و ماده اصلی یعنی آب که محیط رنگرزی را تشکیل میدهد، در فرایند رنگرزی سنتی کاربرد گستردهای دارند.[۶] ماشینهای رنگرزی نخستین از وسایل بسیار سادهای تشکیل میشدند ولی به مرور زمان پیشرفتهای قابل ملاحظهای در این صنعت به وجود آمد و برای رنگرزی، ماشینهای مدرن و خودکار ساخته شدند.[۷] رنگرزی شیوههای متفاوتی دارد که میتوان از رنگرزی گرهای، کاتازوم و چاپ کلاقهای نام برد.[۸][۹] بررسی تأثیرات فرایند رنگرزی برروی محیط زیست در همهٔ کشورها و کل کرهٔ زمین بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه مقررات خاصی در زمینه نوع رنگهای مصرفی، روشهای گوناگون آن و دفع پسابهای حاصل، تدوین نکردهاند.[۱۰] محتویات
واژهشناسیرنگرزی = رنگ + رَز + ی. «رز» ستاک حال (بن مضارع) مصدر «رَشتن»[۱۱] یا «رُشتن»[۱۲] به معنی رنگ کردن است. پس «رزی» اسم مصدر رشتن و رنگرزی به معنای رنگآمیزی با رنگ و آغشتن به رنگ (نه چیز دیگر) است. پیشینهپیشینه رنگرزی در جهانبیش از ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در چین، رنگرزی انجام میشدهاست، گرچه دلیل قاطعی در دست نیست. قدیمیترین اسناد از مذهب هندو که در رابطه با رنگرزیاست، متعلق به ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد است. در آن زمان رنگرزها کالای ابریشمی[پ ۶] و پارچه[پ ۷]های طلایی زربافت خود را به رنگهای گوناگون رنگرزی میکردند. از این اسناد تاریخی میتوان نتیجه گرفت که رنگرزی در آن هنگام یک کار معمول و متداول بودهاست. عقیده بر این است که این پیشه و صنعت از ایران به مصر منتقل شدهاست.[۱][۱۴] از نقاشیهای روی دیوارههای گورهاها چنین برمیآید میشود که از بیش از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مصریها حصیرهای رنگی میساختهاند و آنها را روی دیوارهایشان آویزان میکردهاند. بوته رنگرزها،[پ ۸] که بدون شک امروزه به عنوان گلرنگ شناخته شده در آن دوره برای ایجاد رنگهای قرمز و زرد برروی کالای نساجی به کار میرفتهاست. پیرامون ۱۴۵۰ سال پیش از میلاد مصریها به طور شگفتآوری کالای نساجی را با ساختار ظریفی میساختند و قادر بودند آنها را با رنگهای گوناگون رنگرزی کنند.[۱] از دیگر مواد رنگزای طبیعی که طی دورههای بعد از آن در رنگرزی استفاده شدهاست ارغوانی صوری[پ ۹] بود که برای رنگرزی شنل سزارها به کار میرفت. این مادهٔ رنگزا بسیار کمیاب بود و از نوعی حلزون دریایی[پ ۱۰] به دست میآمدهاست. مقدار زیادی از دانش رنگرزی قدیمی پژوهشگران مرهون نوشتههای پلینی[پ ۱۱] میباشد، پلینی تعداد زیادی از روشهای رنگرزی استفاده شده در دوران خودش را به نگارش درآورد. در بمبئی واقع در هندوستان در اثر حفاری، یک کارگاه رنگرزی کشف گردید؛ در این کارگاه مشاهده شد که دیوارهای آن را با یک رشته نقاشیهای دیواری مختلف تزئین نموده بودند و جالب توجهاست که یکی از این تصویرها، سیاره تیر (عطارد) بود که کیف پولی را حمل میکرد و این به عنوان نمادی بود که در آن روزگاران رنگرزی دادوستدی سودآور بهشمار میآمدهاست.[۱][۱۴] تا اواسط قرن نوزدهم، تمامی مواد رنگزا از منابع طبیعی به دست میآمد. در هندوستان، از نیل استخراج شده از گیاه نیل[پ ۱۲] و همچنین از آلیزارین[پ ۱۳] بهعنوان مادهٔ رنگزا استفاده میکردند. در آن زمان رنگرزها، گلهایی را که دارای مواد رنگی بودند با پودر تالک[پ ۱۴] مخلوط کرده و در تهیه مواد آرایشی قرمز رنگ مورد استفاده قرار میدادند.[۱][۱۴] اکثر مواد رنگزایی که ریشه طبیعی داشته و در قرون وسطی به کار میرفتند، قادر نبودند به تنهایی رنگ با ثباتی را برروی کالای نساجی ایجاد کنند، به این خاطر الیاف را با مواد رنگزا همراه با اکسیدهای فلزی[پ ۱۵] از قبیل اکسید آلومینیوم،[پ ۱۶] آهن و قلع که به آنها دندانه[تعریف ۳] میگویند، رنگرزی میکردند. و بدین ترتیب ثبات رنگ روی کالا افزایش مییافت. یکی از متداولترین مواد رنگزای طبیعی دندانهای که در آن زمان مورد مصرف قرار میگرفت، آلیزارین بود که از ریشه گیاه روناس[پ ۱۷] به دست میآمد. این ماده به مقدار وسیعی در اروپا، ایران و هندوستان کشت میشد. این ماده در رنگرزی به همراه اکسید آلومینیوم[پ ۱۸] و اکسید آهن[پ ۱۹] بهکاررفته و از آن به ترتیب برای کسب رنگهای قرمز و ارغوانی مایل به بنفش استفاده میکردند. همچنین برای حصول رنگهای شکلاتی از مخلوطی از دندانههای اکسید آلومینیوم و اکسید آهن استفاده میکردند. یکی دیگر از مواد رنگزای طبیعی که کاربرد خیلی زیادی داشت، ماده رنگزای استخراج شده از درخت بغم بود و به مقدار زیاد در رنگرزی با دندانه اکسید کروم[پ ۲۰] برای ایجاد رنگهای سیاه مورد استفاده قرار میگرفت. قرمزدانه، ماده رنگزایی بود که از یک نوع حشره به دست میآمد، و در رنگرزی با دندانه آلومینیوم، رنگ قرمز سیر (لاکی) روی کالا ایجاد میکرد. این ماده رنگزا تا سالهای اخیر برای رنگرزی لباسهای ویژه افسران گارد در جشنها، به کار برده میشد.[۱۵][۱][۱۴] تا سال ۱۳۷۱ میلادی که رنگرزها صنف مستقل خود را در فلورانس تشکیل دادند اما اطلاعات دیگری در مورد آنها در دست نیست. این اتحادیه عمر کوتاهی داشت و در سال ۱۳۸۲ منحل شد، ولی بعد از آن، بهزودی اتحادیههای رنگرزان در سراسر کشورهای اروپایی تشکیل شد. در لندن نخستین منشور رنگرزها به نام ورشیپفال کمپانی آو دایرز[پ ۲۱] به سال ۱۴۷۱ میلادی بهوجود آمد.[۱] تا اواسط قرن نوزدهم، تمامی مواد رنگرزی از منابع طبیعی به دست میآمدند. کتابی در مورد رنگرزی و چاپ چلوار[پ ۲۲] توسط پارنل[پ ۲۳] در سال ۱۸۴۴ میلادی نوشته شده و آمار خوبی دربارهٔ مواد رنگرزی طبیعی که قبل از تولید مواد رنگرزی مصنوعی مورد استفاده قرار میگرفتند، دادهاست.[۱] در انگلستان، فرانسه و آلمان، گیاهی به نام ایساتیس کشت میشدهاست، از این گیاه ماده فعالی به نام ایندیگوتین[پ ۲۴] استخراج میشد که در رنگرزی جهت به دست آوردن رنگ آبی استفاده میشد.[۱] سال ۱۸۵۶ پرکلین ماده رنگرزی مفیدی به نام ماوین[پ ۲۵] تولید کند. در سال ۱۸۵۸ شیمیدانی به نام ورگوئین[پ ۲۶] مادهای رنگزا به نام فیوشین[پ ۲۷] را تولید نمود. در سال ۱۸۶۳ لایت فوت[پ ۲۸] برای نخستین بار، روش رنگرزی موفقی با رنگ سیاه بر اساس اکسیداسیون آنیلین که روی پنبه آغشته شده بود کشف کرد. وی در این فرایند محصولی تولید کرد که به نام آنیلین سیاه شناخته شد. از قرون وسطی تا زمان حال تولید مواد رنگزا با گسترش چشمگیری مواجه بودهاست، امروزه کارخانههای زیادی در زمینه تولید مواد رنگزا که ماده اساسی رنگرزیاست، فعال بودهاند.[۱] پیشینه رنگرزی در ایرانرنگرزی در ایران سابقهٔ دیرینهای دارد. پیش از اسلام، به خصوص شواهدی همچون اشارهٔ گزنفون مورخ یونانی، به کارگاه قالی بافی شاهان هخامنشی در شهر سارد مربوط به ۴۰۰ سال قبل از میلاد و نوشتههایی دربارهٔ قالی ارغوانی رنگ، روی قبر کوروش و کهنترین اثر دارای گره ایران، که تا به حال نخستین نمونه قالی ایران محسوب شده و توسط پروفسور رودنگر در مغولستان در ناحیهای به نام پازیریک کشف شدهاست، وجود هنر قالی بافی و به پیرو آن صنعت رنگرزی را از آغاز تاریخ ایران باستان به صورت هنری ارزنده و تکامل یافته در منطقه قطعی میسازد. در حاشیهٔ فرش پازیریک، نقش تعداد زیادی اسب به چشم میخورد و در بافت آن از رنگهای سبز، آبی، قرمز و زرد استفاده شدهاست. با بررسی نقوش و همچنین طریقهٔ بافت آن معلوم میشود که دست کم سنت هزار سالهای لازم است تا چنین فنون پیچیدهای شکل گیرد.[۱۶] در دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بودهاند. کشف نمونههایی از پارچههای دوره ساسانی که شاهکارهایی از ذوق و ظرافت و هنر طراحی و رنگرزی به حساب میآید ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی و بی تردید بافت فرش است که اعتبار آن را به اوج میرساند. از نمونههای فرش ساسانی فرش بهارستان یا بهارخسرو میباشد که علاوه بر استفاده از سنگها و جواهرات و تزئینات گران بها و بینظیر، استفاده از رنگهای زیبایی که تمام فصول سال را به نحو شگفتانگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار دادهاست.[۱۷] شیوهٔ ساسانیان در بهکارگیری رنگها با شیوهٔ بیزانسی تفاوت داشته و تنها رنگهای به کار رفته یکیاست ولی رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدلتر است و هنرمندانهتر تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شدهاند. در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود کارگاههای رنگرزی که به صورت صنفی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان اشاره شدهاست. در این کارگاهها علاوه بر بافندگان، رنگرزان نیز به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزخانهها بهکار میگرفتند. شهرت ایرانیان در رنگسازی و دریافت ارزش رنگها بهخصوص در زمینههای مربوط به کتاب سازی و مینیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجستهای نظیر مکتب هرات، ایرانیان به عنوان استادان رنگ شناخته میشدند. با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و به خصوص رنگرزی و قالی بافی نیز به خاطر عشایر ترک در سراسر کشورهای اسلامی اهمیت فراوان پیدا کرد. یک نمونه از بافتههای دوره سلجوقی که در موزه متروپولیتن نیویورک موجود است دارای اشکال توریقی—به معنی برگ دادن درخت—به رنگ پرتغالی و قهوهای، و قطعهای دیگر به رنگ سبز و سفید است. رنگهای فرش با استفاده از گیاهان و به کمک مهارت استادکاران رنگرز به حد و دامنهای رسید که به تدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را در سایه قرار داد. روناس، نیل، اسپرک، پوست گردو، پوست انار و زعفران و سایر رنگهای گیاهی که از صدها سال پیش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوهای یافت که در هیچ کجای دیگر از جهان تقلید شدنی نبود. دوران صفویه اوج ترقی صنایع رنگرزی و قالی بافیاست؛ خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزههای دنیاست که شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیر در قطعات به دست آمده به چشم میخورد.[۱۸] رنگهای متعددی که در بافت قالیها بکار رفتهاست که عبارتند از: قرمز سیر، آبی، سبز، زرد کمرنگ و نارنجی؛ که این رنگها تقریباً معادل رنگهایی هستند که امروزه در رنگرزی سنتی ایران از آنها استفاده میشود و نشانهٔ بارز قدمت صنعت رنگرزی در ایران است. رنگرزان به کمک خلاقیت خود، ته رنگهایی به وجود میآوردند که با یکدیگر تفاوت جزئی داشتند. مثلاً در ترکیب رنگها، بنفش مخلوط با سرخ را برای ساختن رنگی مانند شاهتوتی که درخشش شگرفی داشت و یا با مخلوط بیشتری از زرد تند آنها را به رنگ سرخ خرمالویی درمی آوردند. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، همزمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا عظمت و اهمیت خود را تا حدی از دست داد. در دوره پهلوی کاربرد رنگهای شیمیایی خارجی نسبت به رنگهای طبیعی افزایش چشمگیری پیدا کرد. توکیواز ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
توکیو (به ژاپنی: 東京 Tōkyō) با نام رسمی کلانشهر توکیو (به ژاپنی: 東京都 Tōkyō-to) پایتخت کشور ژاپن است. توکیو در شرق جزیرهٔ هونشوی ژاپن واقع شدهاست و یکی از استانهای ۴۷ گانهٔ ژاپن به شمار میآید.[۲] توکیو در ابتدا یک دهکدهٔ ماهیگیری کوچک به نام ادو بود. در دورههای بعد ادو رفتهرفته به شهری بزرگ تبدیل گشت، به گونهای که در قرن ۱۸ میلادی به یکی از بزرگترین شهرهای جهان تبدیل شد. تا سال ۱۹۴۳ میلادی، تقسیمبندی و عنوانهای شهر توکیو و استان توکیو وجود داشت اما در این سال این گونه تقسیمبندی منسوخ شد و شهر و استان توکیو با یکدیگر ادغام شدند.[۳] توکیو پس از نیویورک و لندن عنوان بزرگترین پایتختهای صنعتی جهان را به دست آوردهاست.[۴] در سال ۲۰۱۰ میلادی، منطقهٔ شهری توکیو که شامل توکیو و استانهای مجاور آن میشود، با جمعیت ۳۶ میلیون و ۶۶۹ هزار نفر پرجمعیتترین منطقهٔ شهری در جهان بودهاست.[۵] همچنین توکیو عنوان بزرگترین اقتصاد شهری جهان را دارا میباشد. در سال ۲۰۰۸ میلادی از پانصد شرکت برتر جهان، ۴۷ شرکت در توکیو واقع بودهاند و این شهر از این نظر، رتبهٔ نخست در جهان را از آن خود کردهاست.[۶] توکیو شهری است که بارها به خاطر زمینلرزه، آتشسوزی و یا جنگ بطور کامل ویران شدهاست و هر بار با زیبایی بیشتر از نو ساخته شدهاست. به همین سبب چشمانداز کنونی شهر توکیو با معماری معاصر بسیار مدرن و جذاب به نظر میرسد و بناهای تاریخی و کهنه در شهر بسیار کمیاب هستند. حمل و نقل عمومی در توکیو بسیار پاکیزه و کارآمد است. قطارها و متروی توکیو به عنوان اصلیترین بخش حمل و نقل عمومی فعالیت میکنند و در کنار این دو، اتوبوس، مونوریل و واگن برقی به عنوان مکمل فعالیت دارند. توکیو جشنوارههای هنری، ورزشی و تفریحی متعددی دارد. جشنوارهٔ فیلم توکیو که بزرگترین رویداد سینمایی ژاپن به شمار میرود، معمولاً در ماه اکتبر و در دو منطقهٔ توکیو برگزار میشود. توکیو همچنین از نظر داشتن فضای سبز بسیار غنی است. پارکهای طبیعی ۳۶٫۳ درصد مساحت کل توکیو را تشکیل میدهند و از نظر وسعت پارکهای طبیعی، توکیو پس از استان شیگا جایگاه دوم را در ژاپن به خود اختصاص دادهاست.[۷] شهرداری توکیو از سال ۱۹۹۱ میلادی در نیشی شینجوکو جای دارد.[۸] محتویاتواژهشناسیتوکیو در زبان ژاپنی به معنای پایتخت شرقی است. نام این شهر تا پیش از اواسط قرن نوزدهم، ادو بود. قبل از این زمان کیوتو پایتخت ژاپن بود و امپراتور در آنجا زندگی میکرد. در آن زمان در توکیو شوگونها زندگی میکردند و تحت کنترل آنها شهر که تا پیش از این شهر کوچکی در کنار دریا بود، توسعه پیدا کرد. ادو در زبان ژاپنی به معنای دهانهٔ رودخانه است.[۹] پیشینهتوکیو در ابتدا یک دهکدهٔ ماهیگیری کوچک به نام ادو بود. در اسناد بهجا مانده از قرن دوازدهم برای اولین بار نام روستای ادو به چشم میخورد. از آن زمان به بعد این ناحیه به نام ادو خوانده میشدهاست. در زمان جنگهای داخلی دوره سن گوکو در سال ۱۴۵۷ میلادی ساموراییای به نام اوتا دوکان، قلعه ادو را در آن محل میسازد. در سال ۱۵۹۰ میلادی، توکوگاوا ایهیاسو ادو را پایگاه خود قرار میدهد و هنگامی که وی در سال ۱۶۰۳ میلادی، نظام مبتنی بر حکومت شوگونها به نام ادوباکوفو را پایهگذاری کرد، این شهر تبدیل به مرکز سیاسی دولت نظامی شوگونها در سراسر ژاپن گردید. از دوران ادوباکوفو با عنوان دورهٔ ادو نیز یاد میشود. در واقع در دورهٔ ادو با این که امپراتور در شهر کیوتو زندگی میکرد و کیوتو پایتخت محسوب میشد ولی در عمل شهر ادو به پایتخت ژاپن تبدیل شدهبود.[۱۰] در دورههای بعد ادو رفتهرفته به شهری بزرگ تبدیل گشت، به گونهای که در قرن ۱۸ میلادی جمعیت این شهر به یک میلیون نفر رسید و به یکی از بزرگترین شهرهای جهان تبدیل شد.[۱۱] در دوره باکوماتسو (بین سالهای ۱۸۵۳ و ۱۸۶۷ میلادی) جمعیت بزرگی از ساکنان ادو را ساموراییها تشکیل میدادند که ۱۰۰ درصد آنها باسواد بودند، به همین علت نرخ سواد در بین مردان بالغ ادو در این دوران حدود ۷۰ درصد تخمین زده میشود که بسیار فراتر از نرخ سواد در سطح جهانی بودهاست.[۱۲] دوره ادو حدود ۲۶۰ سال بطول انجامید و در طی این مدت پانزده شوگون قدرت را در اختیار داشتند.[۱۳] در سال ۱۸۶۹ میلادی، به منظور احیای حکومت سلطنتی، حکومت شوگونها سرنگون گشت و شهر ادو نیز تحت کنترل دولت جدید درآمد. در همان سال و با آغاز دورهٔ میجی دولت جدید استانی را به نام استان ادو تأسیس کرد. چند ماه بعد، همزمان با تغییر نام شهر ادو به عنوان جدید توکیو به معنی پایتخت شرقی، استان ادو نیز، به استان توکیو تغییر نام داد. سال بعد امپراتور میجی به توکیو نقل مکان کرد و از آن زمان تا به حال این شهر به پایتخت سیاسی ژاپن است. در سال ۱۸۸۹ میلادی، شهرداری توکیو تأسیس شد.[۱۴] در سال ۱۹۲۳ میلادی، بیش از نیمی از شهر در آتشی که پس از زمینلرزهٔ بزرگ کانتو شعلهور شد، سوخت و ویران گشت.[۱۵] در سال ۱۹۴۳ میلادی، نامگذاری و تقسیمبندی قبلی توکیو که آن را به دو قسمت شهر و استان تقسیم میکرد، منسوخ شد و از آن پس عنوان توکیو برای مجموعهٔ شهر و استان توکیو انتخاب شد.[۱۶] در طول جنگ جهانی دوم این شهر آماج بمبارانهای زیادی بود که معروفترین آنها بمبارانی بود که در ۱۰ مارس سال ۱۹۴۵ میلادی صورت گرفت و باعث شد که یک سوم شهر در آتش بسوزد و نزدیک به یکصد هزار نفر کشته شوند. همچنین در ماه ژانویه همان سال در یکی از جزایر اوگاساوارای توکیو، بهنام جزیرهٔ ایووجیما، نبردی بین نیروهای آمریکایی و ژاپنی در گرفت که منجر به کشته شدن بیش از بیست هزار نفر از نیروهای ژاپنی در این جزیره شد. حوادث مربوط به نبرد ایووجیما، در چندین فیلم از جمله نامههایی از ایووجیماو پرچمهای پدران ما به تصویر کشیده شدهاست.[۱۷] بعد از جنگ، توکیو تقریباً به طور کامل بازسازی شد. برگزاری المپیک در این شهر در تابستان سال ۱۹۶۴ میلادی یکی از مهمترین رویدادهای پس از جنگ است.[۱۸] از دیگر رویدادهای مهم در تاریخ توکیو میتوان به حادثهٔ حمله با گاز سارین در متروی توکیو که در سال ۱۹۹۵ میلادی اتفاق افتاد، اشاره کرد. این اولین حمله تروریستی به وسیلهٔ گازهای شیمیایی در ژاپن بود و در طی آن سیزده نفر کشته و ۵٬۵۰۰ نفر دچار آسیب شدند.[۱۹] در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ میلادی، زمینلرزه و سونامی توهوکو ۲۰۱۱ به قدرت ۹٫۰ درجه در مقیاس ریشتر در ساعت ۱۴ و ۴۶ دقیقه به وقت محلی در نزدیکی استان میاگی در شمال شرقی ژاپن رخ داد. در توکیو شدت این زمینلرزه ۵ درجهٔ قوی در مقیاس شیندو ثبت شدهاست. این زمین لرزه در توکیو ۷ نفر کشته و ۸۳ نفر زخمی بر جای گذاشت.[۲۰] در پی حادثهٔ اتمی فوکوشیما و کاهش تولید برق، از مردم خواسته شد که در مصرف برق تا حد امکان صرفهجویی کنند.[۲۱] جغرافیاتوکیو در بخشی از ژاپن به نام دشت کانتو و رو به خلیج توکیو ساخته شدهاست. توکیو در همسایگی استانهای کاناگاوا، چیبا، سایتاما و یاماناشی قرار دارد. جزایر اوگاساوارا، با اینکه در فاصلهٔ ۱۰۰۰ کیلومتری از جنوب و جنوب شرقی مناطق ویژه توکیو واقع شدهاند، جزئی از توکیو به شمار میروند و بدین ترتیب توکیو جنوبیترین و شرقیترین استان ژاپن محسوب میشود. مساحت توکیو ۲٬۱۸۷٫۰۸ کیلومتر مربع است.[۲۲] زمینشناسیدر بخش شرقی توکیو رودهای سومیدا، آراکاوا، ادوگاوا و ناکا جریان دارند. در قسمت غرب توکیو رود تاما جریان دارد. این رود با طول ۱۳۸ کیلومتر طولانیترین رود توکیو است و در مرز بین توکیو و استان همسایهاش کاناگاوا قرار دارد.[۲۳] در منطقهٔ تاما در اطراف رود تاما زمین هموار و پست است. مابین رود تاما و آراکاوا، فلات موساشینو قرار دارد. تپههای تاما در جنوب توکیو و در غرب کوهستان کانتو قرار گرفتهاست. از شهر ایروما واقع در استان سایتاما تا سه شهر اومه، تاچیکاوا و فوچو که هر سه جزئی از منطقهٔ تامای توکیو هستند، وجود گسلی بهنام گسل تاچیکاوا تأیید شدهاست. احتمال وقوع زمینلرزه در اطراف این گسل بسیار بالاست.[۲۴] جزایر توکیو عموماً از جزایر آتشفشانی تشکیل شدهاست. در جزایر ایزوی توکیو هنوز هم تعداد زیادی آتشفشان فعال وجود دارد. از جمله میتوان از کوه اویاما در جزیرهٔ میاکه جیما نام برد که از ۲۰۰۰ سال پیش از نظر آتشفشانی فعال بودهاست. کوه میهارا در جزیره ایزو اوشیما نیز بهتازگی در سال ۱۹۸۶ میلادی فوران کردهاست. جزایر اوگاساوارای توکیو از اکوسیستم ویژهای برخوردار هستند و گونههای بسیار نادر گیاهی و جانوری در این جزایر یافت میشود.[۲۵] تقسیمات شهری توکیوشهر توکیو به طور کلی به سه منطقهٔ بزرگ تقسیم میشود:
نام مناطق شهرها، شهرستانها و روستاهانوشتار اصلی: مناطق ویژه توکیو
نوشتار اصلی: منطقه تاما
نوشتار اصلی: جزایر توکیو
|